ناشناس ( تحصیلات : دکترا ، 35 ساله )

سلام. فرزند 2 ساله ای دارم که به تازگی از شیر گرفتیمش. خونه هیچ کس حتی پدربزرگش(پدر پدریش) نمیره. حتی دم در هم میاد گریه میکنه که تو نمیاد. فقط خونه پدربزرگش (پدر مادریش) میمونه. البته ما تعطیلات اومدیم شهر پدریمون. همسرم خونه مادرش هست. من هم خونه پدر خودم. چکار کنیم؟


مشاور (خانم ضیایی)

با سلام و احترام خدمت شما والد گرامی. بیان کردین" فرزند 2 ساله ای دارید که خانه ی هیچکس نمی رود به جز خانه ی پدربزرگ مادری": ما برای هر مشکل رفتاری، ابتدا دنبال علت و زمینه هایی که باعث به وجود آمدن آن رفتار شده می گردیم تا بتوانیم راهکار صحیحی برایش درنظر بگیریم.
به طور کلی کودکان وقتی وارد محیط جدید و نا آشنایی می شوند، واکنش هایی از خود نشان می دهند. خصوصا اگر کودکی مواجهه کمی با غریبه ها و افراد نا آشنا داشته باشد و یا به ندرت با همسن و سال های خود بازی کرده باشد. من از صحبت های شما بزرگوار، اینچنین برداشت کردم چون خانواده و فامیل تان شهرستان هستند، احتمالا رفت و آمد کمی با اقوام و خویشان دارید، و همین امر تطبیق کودک خردسال را با فضاهای جدید، دشوار کرده است و او با دیدن افراد ناآشنا و غریبه دچار اضطراب و پریشانی می شود. اینکه فرزند شما خانه ی پدربزرگ مادری، را ترجیح می دهد ، جای تامل و بررسی دارد؛ که چه چیزی باعث شده کودک آنجا بماند؟ احتمالا چهره و صدای آن ها برای کودک آشناتر بوده، شاید رفت و آمد بیشتری با آن ها داشته، یا در خانه ی آن ها وسایلی موجود هست که برای کودک جذاب هست مثل اسباب بازی، سه چرخه، توپ و...، یا حضور همسن و سالان در آن خانه بیشتر هست و یا احتمالات دیگری که ممکن است وجود داشته باشد. برای رو به رو کردن کودکتان با فضای جدید و چهره های نا آشنا، هیچ فشاری به او نیاورید و به تدریج او را با فضای جدید، آشنا کنید زیرا تطابق و سازگاری برای کودکان خردسال امری سخت و دشوار است. دست کودک را در دست نگه دارند و یا او را در آغوش بگیرید و فضاها و گوشه کنار آن مکان را به آرامی به او نشان دهید تا کودک احساس امنیت و آرامش کند و به کودک این اطمینان را بدهید که به هیچ عنوان او را تنها نخواهید گذاشت.
همه ی ما وقتی دوران کودکی را مرور می کنیم، محیط هایی را که با یک رویداد خوب، همراه شده باشد را هیچ وقت از یاد نمی بریم. از قبیل تابی که خونه ی مادربزرگ بود و ما باهاش بازی می کردیم. یا شکلات و شیرینی و کادوهایی که از دست آن بزرگواران می گرفتیم. مثلا می توانید در حیاط یک شی مورد علاقه ی کودک را قرار دهید تا او مشغول بازی شود تا کمی با آن محیط مانوس شود و پدر بزرگ و افراد دیگر به تدریج و آرام آرام با دادن یک اسباب بازی با کودک رو به رو شوند. کودک نیاز به زمان دارد تا بتواند به چهره ی افراد غریبه عادت کند و آن ها را بپذیرد. و در نهایت، برای پیشگیری از چنین موقعیت هایی بهتر است تعاملات خود را گسترش دهید، تا ارتباطات کودک فقط به چند چهره ی تکراری محدود نباشد خصوصا این تعاملات با افرادی باشد که کودک همسن و سال شما دارد. به او سلام کردن و طریقه ی دوستی را آموزش دهید. سعی کنید در هر فرصت مناسبی که با فرزندتان هستید، بهانه یا دلیلی برای گفت و گو با دیگران به وجود آورید تا کودک بهتر بتواند با افراد نا آشنا رو به رو شود.
موفق و پیروز باشید